دانشگاه فردوسی مشهدمهندسی متالورژی و مواد2008-746232120210219Development of a Kinetic Model for Predicting the Dissolution Behavior of Activated Molybdenite by Mechanical Activationتوسعۀ مدل سینتیکی برای پیشبینی رفتار انحلال مولیبدنیت فعالسازیشده بهروش مکانیکی1183363110.22067/ma.v31i1.69842FAحسین شالچیانمهندسی متالورژی و مواد، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد.0000-0002-3941-3430هادی نصیریدانشگاه صنعتی بیرجند0000-0001-6818-6460ابوالفضل باباخانیگروه مهندسی متالورژی و مواد، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد.معصومه ترابی پاریزیامور تحقیق و توسعه، مجتمع مس سرچشمه کرمانJournal Article20171231<em>In this research, leaching kinetic of activated molybdenite was studied. Mechanical activation of molybdenite concentrate was carried out at different conditions of milling and presence of alumina. Leaching experiments were performed in nitric acid media. The classic shrinking core model was modified, in order to study the leaching kinetic of activated molybdenite. The model was developed step by step. Finally, a comprehensive model was obtained which contains the effect of important parameters on the leaching rate of activated molybdenite. The calculated values of activation energy revealed that the activated molybdenite without additive is more reactive with the minimum of 20% and 56% reduction in activation energy value after 4 and 24 hours of milling, respectively. The minimum of 3% and 6% reduction in activation energy value was obtained for the activated molybdenite in presence of alumina after 2 and 12 hours of milling, respectively.</em><em>در این پژوهش، سینتیک واکنش انحلال کنسانتره مولیبدنیت فعالسازیشده بهروش مکانیکی بررسی میشود. ابتدا کنسانترۀ مدنظر در 2حالت حضور و عدم حضور آلومینا بهعنوان افزودنی خنثی آسیاکاری شد و پس از آن آزمونهای انحلال در اسیدنیتریک انجام شد. بهمنظور بررسی سینتیک انحلال اصلاحاتی در چند مرحله روی مدل معمول هسته کوچکشونده انجام شد. در هر مرحله مدل بهدستآمده برازش بهتری بر دادهها نشان داد و در پایان مدلی جامع بهدست آمد که اثر عوامل مؤثر بر میزان انحلال مولیبدنیت آسیاکاریشده را در خود دارد. مقادیر انرژی فعالسازی محاسبهشده نشان داد که در عدم حضور افزودنی، میزان اثر فعالسازی مکانیکی بر مولیبدنیت بیشتر است و حداقل میزان کاهش در مقدار انرژی فعالسازی انحلال برابر 20درصد و 56درصد بهترتیب برای نمونههای آسیاکاریشده بهمدت 4 و 24ساعت بهدست آمد. درحالیکه حداقل میزان کاهش در مقدار انرژی فعالسازی انحلال برای مولیبدنیت فعالسازیشده در حضور آلومینا، حدود 3درصد و 6درصد بهترتیب برای نمونههای آسیاکاریشده بهمدت 2 و 12ساعت بهدست آمد.</em>https://jmme.um.ac.ir/article_33631_c0ed9ef4aae6aa08146fb09b07ef12d4.pdfدانشگاه فردوسی مشهدمهندسی متالورژی و مواد2008-746232120210219Influence of the solution heat treatment on the behavior of γ′ precipitates and microhardness of dendrite core and inter-dendritic regions of cast superalloy GTD-111تأثیر عملیات حرارتی انحلال بر رفتار رسوبات ′γ و میکروسختی در نواحی مغزدندریت و بین دندریت سوپرآلیاژ ریختگی GTD-11119323364910.22067/ma.v32i1.73854FAسارا جعفر پوردانشکده مهندسی معدن و متالورژی، دانشگاه یزد.علیرضا مشرقیدانشکده مهندسی معدن و متالورژی، دانشگاه یزد.0000000300709354مسعود مصلاییدانشکده مهندسی معدن و متالورژی، دانشگاه یزد.مهدی کلانتردانشکده مهندسی معدن و متالورژی، دانشگاه یزد.Journal Article20180701<em>In this research, the process of dissolution of γ' precipitates in GTD-111 casting superalloy was investigated. For this purpose, the dissolution operation was carried out at a temperature of 1100°C to 1230°C in 4 different times on samples prepared from the ingot with the aim of determining the effect of temperature and time on the behavior of the dissolution of the γ′ precipitates in the dendrite core and inter-dendritic regions. The microstructure of the samples was studied using the SEM and FESEM electron microscopes. Quantitative studies of microscopic images showed that complete dissolution of the initial γ′ precipitates occurred at 1230°C/40min for dendrite core regions and 1180°C/120min in the inter-dendritic regions. Investigating the micro-hardness of samples in the dendrite core and inter-dendritic regions of the specimens showed that the microhardness in these regions does not change with increasing temperature. Also the highest and lowest hardness was obtained at 1200</em><em>℃</em><em> and 1120</em><em>℃</em><em> in both regions respectively.</em><em>در این تحقیق روند انحلال رسوبات ′γ در سوپرآلیاژ ریختگی GTD-111 بررسی شد. بدین منظور، عملیات انحلال در محدودۀ دمای ℃1100 تا ℃1230 در 4زمان مختلف، با هدف تعیین اثر دما و زمان انحلال بر رفتار انحلال رسوبهای ′γ در نواحی بین دندریت و مغزدندریت بر روی نمونههای تهیهشده از شمش یادشده انجام شد. ریزساختار نمونهها با میکروسکوپ الکترونی SEM و FESEM مطالعه شد. بررسیهای کمی تصاویر میکروسکوپی نشان داد انحلال کامل رسوبهای ′γ اولیه در شرایط min40/℃1230 در نواحی بین دندریت و در شرایط min120/℃1180 در مغزدندریت رخ داده است. بررسی میکروسختی نمونهها نیز در ناحیۀ مغزدندریت و بین دندریت نشان داد که میکروسختی در این نواحی متناسب با افزایش دما تغییر نمیکند، بیشترین و کمترین مقدار سختی بهترتیب در دمای ℃1200 و ℃1120 در هردو ناحیه بهدست آمده است.</em>https://jmme.um.ac.ir/article_33649_7eaac688291042f51ca645ef1c2a9473.pdfدانشگاه فردوسی مشهدمهندسی متالورژی و مواد2008-746232120210219Spark Plasma Sintering of ZrB2-Based Ceramic Reinforced with SiC Particles and Whiskersتفجوشی پلاسمای جرقهای سرامیک ZrB2 تقویتشده با SiC ذرهای و ویسکر33443366710.22067/ma.v31i1.74355FAمهدی شاهدی اصلگروه مهندسی مکانیک، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل.زهره احمدیعضو بنیاد پژوهشگران دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل.Journal Article20180724<em>Effects of silicon carbide as the reinforcement on densification and mechanical properties of zirconium diboride-based ultra-high temperature composites were studied. A monolithic ZrB<sub>2</sub> ceramic (as the baseline) and three ZrB<sub>2</sub>-based composites reinforced with 25 vol% SiC in different morphologies (particulate, whisker and particulate/whisker mixture) were fabricated by spark plasma sintering route. The sintering process was conducted at 1900 °C for 7 min under 40 MPa. A relative density of ~96% was obtained for the ZrB<sub>2</sub> ceramic but the other composites approached their theoretical densities. The hardness and fracture toughness values of SiC reinforced samples were higher than those for the monolithic one. The simultaneous addition of SiC particulates/whiskers showed a synergistic effect on the enhancement of mechanical performance of composite.</em><em>تأثیر مورفولوژی فاز ثانویه کاربید سیلیسیم بر چگالش و خواص مکانیکی کامپوزیتهای فوق </em><em>دمابالای </em><em>دیبورید زیرکونیم بررسی شد. سرامیک دیبورید زیرکونیم خالص (بهعنوان نمونه شاهد) و </em><em>کامپوزیتهای دیبورید زیرکونیم تقویتشده با 25 درصد حجمی کاربید سیلیسیم در مورفولوژیهای متفاوت (</em><em>ذرهای، ویسکر و مخلوط</em><em>) بهروش تفجوشی پلاسمای جرقهای تولید شد. فرایند تفجوشی در دمای 1900 درجه سانتیگراد بهمدت 7 دقیقه با فشار 40 مگاپاسکال انجام شد. چگالی نسبی نمونه شاهد حدود 96 درصد بهدست آمد، ولی نمونههای کامپوزیتی به چگالی نظری رسیدند. سختی و چقرمگی شکست نمونههای تقویتشده با کاربید سیلیسیم بیشتر از نمونۀ شاهد سرامیکی حاصل شد. افزودن توأمان ذرات و ویسکرهای کاربید سیلیسیم، اثرگذاری بهتری در ارتقای خواص مکانیکی کامپوزیت داشت.</em>https://jmme.um.ac.ir/article_33667_178453c6001b826ebb5851b2926c9595.pdfدانشگاه فردوسی مشهدمهندسی متالورژی و مواد2008-746232120210219Investigation on the Compressive Behavior of Steel Foams Manufactured by
Powder Metallurgy Routeارزیابی رفتار فشاری فومهای فولادی تولیدشده بهروش متالورژی پودر45563368510.22067/ma.v32i1.79641FAحمید سازگارانگروه مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی، دانشگاه صنعتی قوچان، قوچان.علی محمد ناصریان نیکگروه مهندسی مکانیک، دانشکده مهندسی، دانشگاه صنعتی قوچان، قوچان.0000-0000-0000-0000محمد رضا اکبریمهندسی مکانیک، دانشکده مهندسی، دانشگاه صنعتی قوچان، قوچان.علی اکبرینژاد فوقمهندسی مکانیک، دانشکده مهندسی، دانشگاه صنعتی قوچان، قوچان.Journal Article20190310<em>Metallic foams and cellular metals are a type of new-advanced engineering materials which can be successfully used in various industrial applications due to their unique behavior and properties. In this work, steel foams were produced through powder metallurgy route using urea granules as a space holder, and porosity percentage, microstructure, and compressive behavior of them were investigated. In addition, the compressive behavior of manufactured foams was simulated using finite element method by the Gurson–Tvergaard–Needleman model and the effects of operational parameters in this model were investigated due to better prediction of mechanical behavior of steel foams. The results indicated that the average of porosity in the steel foam is 79.3 percent, which consists of cells formed by the dissolution of urea granules and remained pores between the sintered iron particles. Stress vs. strain curves of the manufactured steel foams showed the conventional behavior of metal foams, with elastic deformation region and a relatively longitudinal plateau region and, a fracture point, finally. Mesh sizes, fn, q1 and q2 have the significant effect on stress vs. strain curves, but q1 and fn have the most and the least effects, respectively.</em><em>فوم</em><em>های </em><em>فلزی</em><em> و فلزات سلولی دستهای از مواد مهندسی نوظهور هستند که بهدلیل داشتن رفتار و ویژگیهای منحصربهفرد میتوانند در بسیاری از کاربردهای صنعتی بهصورت موفقیتآمیز استفاده شوند. در این پژوهش، فومهای فولادی بهروش متالورژی پودر و با استفاده از اوره بهعنوان پرکنندۀ فضا یا فضاساز تولید شدند و درصد تخلخل، ریزساختار و رفتار فشاری آنها مطالعه شد. علاوهبراین، رفتار فشاری فومهای تولیدی به کمک روش اجزای محدود و برپایه مدل گارسون-تورگارد-نیدلمن شبیهسازی و اثر پارامترهای مؤثر در مدل یادشده برای پیش</em><em>بینی بهتر رفتار فومهای فولادی بررسی شد. نتایج حاکی از آن است که میانگین میزان تخلخل در فوم</em><em>های فولادی برابر 3/79درصد است که شامل سلولهای تشکیلشده در اثر انحلال دانههای اوره و حفرات باقیمانده در بین ذرات آهن تفجوشیشده است.</em><em> منحنیهای</em><em> تنش-کرنش فشاری فومهای فولادی تولیدشده بیانگر رفتار مرسوم فومهای فلزی است و دارای نواحی تغییر شکل کشسان و پلاتو دندانه ارهای نسبتاً طولانی و درنهایت، نقطه شکست است. نتایج شبیهسازی پیشبینی میکند که اندازۀ مش، </em><em>f<sub>n</sub></em><em>، </em><em>q<sub>1</sub></em><em> و </em><em>q<sub>2</sub></em><em> بر روی منحنی</em><em>های تنش-کرنش فشاری مؤثرند، اما </em><em>q<sub>1</sub></em><em> بیشترین تأثیر و </em><em>f<sub>n</sub></em><em> کمترین تأثیر را دارند.</em>https://jmme.um.ac.ir/article_33685_d0879bf718ff0efab22df84c85e782a8.pdfدانشگاه فردوسی مشهدمهندسی متالورژی و مواد2008-746232120210219Sensitivity Analysis of Heat Treatment Parameters on Cylinder-head Aluminum Alloy Properties by Regression Methodتحلیل حساسیت متغیرهای عملیات حرارتی بر خواص آلیاژ آلومینیم سرسیلندر بهروش رگرسیون57743370810.22067/ma.v32i1.80171FAمحمدجعفر شریفیکارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه سمنان، سمنان.محمد آزادیدانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه سمنان، سمنان.محبوبه آزادیدانشکده مهندسی مواد و متالورژی، دانشگاه سمنان، سمنانJournal Article20190421<em>In this article, by the regression analysis, suitable patterns for the hardness and the microstructure of the cylinder-head aluminum alloy have been presented. Objective functions were the hardness, the phase size and the spherical degree and variables were selected as the temperature and the time for the solution and ageing, in experiments. Results showed that the highest hardness (164 VHN) obtained when the sample was heated at 510°C for 300 minutes; then, aged for 360 minutes at 175°C. The optimal heat treatment was determined to achieve the smallest value of the phase area, as well as a higher amount of spherical phases. Results of the regression analysis demonstrated that the ageing time was more effective than the temperature in hardness variations, and the solution temperature was more important than the ageing temperature.</em><em>در این مقاله بهروش تحلیل رگرسیون، الگوهای مناسبی برای سختی و ریزساختار آلیاژ آلومینیم سرسیلندر ارائه شده است. توابع هدف، سختی، اندازۀ فازها و میزان کرویبودن و متغیرها در آزمایشهای تجربی شامل دما و زمان انحلال و پیرسازی انتخاب شدند. نتایج نشان داد که بیشینه سختی (164ویکرز) زمانی بهدست میآید که نمونه 300دقیقه در دمای </em><em>C</em><em>°</em><em> 510 قرار گیرد و سپس، در دمای </em><em>C</em><em>°</em><em> 175 بهمدت 360دقیقه پیرسخت شود. همچنین، عملیات حرارتی بهینه برای دستیابی به کمترین اندازۀ مساحت فازها و کرویتربودن فازها مشخص شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که زمان پیرسختی مؤثرتر از دما در تغییرات سختی است و دمای انحلال نسبت به دمای پیرسختی فاکتور مهمتری محسوب میشود.</em>https://jmme.um.ac.ir/article_33708_cbeb75e00ffdfa2b69d792502a958151.pdfدانشگاه فردوسی مشهدمهندسی متالورژی و مواد2008-746232120210219Bioactivity Comparison of Silk Fibroin/Nano-Titanium Dioxide and Silk Fibroin/Nano-Titanium Dioxide Containing Flour Ions for Bone Tissue Engineeringمقایسۀ رفتار زیستفعالی داربستهای نانوکامپوزیتی فیبرویین / نانوذرات دیاکسیدتیتانیم و فیبرویین / نانوذرات دیاکسیدتیتانیم حاوی یون فلوئور برای مهندسی بافت استخوان75843372610.22067/ma.v32i1.80791FAنرگس جوهریگروه مهندسی مواد، دانشکده فنی و مهندسی گلپایگان.0000-0003-0702-055Xحمیدرضا مداح حسینیدانشکده مهندسی و علم مواد، دانشگاه صنعتی شریف، تهران.علی صمدی کوچکسراییدانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران.Journal Article20190519<em>Bone defects and developed surgery with low injuries have conducted researches to design and produce composites containing biodegradable polymer and bioactive ceramic, introducing as a biocompatible scaffold for bone tissue engineering. In the present study, bioactive nanocomposite scaffolds of silk fibroin/titanium dioxide nanoparticles (SF/TiO<sub>2</sub>) and silk fibroin/titanium dioxide nanoparticles which contain flour ions (SF/TiO<sub>2</sub>-F) were prepared. Accordingly, flour ions were bound to TiO<sub>2</sub> nanoparticles and both SF/TiO<sub>2 </sub>and SF/TiO<sub>2</sub>-F scaffolds were produced. Then, the bioactivity and apatite formation on the surface of prepared scaffolds were evaluated by immersing in simulated body fluid (SBF) for 28 days. As a resultant, SF/TiO<sub>2</sub>-F scaffolds showed improved bioactivity in comparison with SF/TiO<sub>2</sub> ones, as such, after 12 days of immersion in SBF, apatite precipitations covered around 40 % of surface of prepared scaffolds. </em><em>افزایش شمار آسیبهای استخوانی و توسعۀ جراحیهای با کمترین آسیب، تحقیقات را بهسمت طراحی و ساخت کامپوزیتهای متشکل از پلیمر زیستتخریبپذیر و سرامیک زیستفعال بهعنوان داربست زیستسازگار در مهندسی بافت استخوان هدایت کرده است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی و مقایسۀ رفتار زیستفعالی داربستهای نانوکامپوزیتی و زیستفعال فیبرویین/ نانوذرات دیاکسیدتیتانیم و فیبرویین/ نانوذرات دیاکسیدتیتانیم عاملدارشده با فلوراید است. به این منظور، ابتدا نانوذرات دیاکسیدتیتانیم با یون فلوئور عاملدار شدند. سپس داربستها در ۲گروه فیبرویین/ نانوذرات دیاکسیدتیتانیم / فیبرویین و نانوذرات دیاکسیدتیتانیم حاوی یون فلوئور ساخته شدند و رفتار زیستفعالی و رسوب آپاتیت بر سطح داربستها با غوطهوری داربستها در بازه زمانی 1 تا 28روز در محلول شبیهسازیشده بدن انسان (</em><em>SBF</em><em>) مطالعه شد. نتایج نشان داد که داربستهای فیبرویین/ نانوذرات دیاکسیدتیتانیم عاملدارشده با فلوئور در مقایسه با داربستهای فیبرویین/ نانوذرات دیاکسیدتیتانیم، رفتار زیستفعالی بهتری داشتند، بهطوریکه بعد از 21روز غوطهوری در محلول شبیهسازیشده بدن انسان تا حدود 40درصد از سطح این داربستها با رسوب آپاتیت پوشش یافت.</em>https://jmme.um.ac.ir/article_33726_5dacb3bb67f8419b05a4b6a321e9602b.pdfدانشگاه فردوسی مشهدمهندسی متالورژی و مواد2008-746232120210219Fabrication of Polysulfone/Chitosan/Polyvinyl Alcohol Composite by Electrospinning Method and Investigation of Its Morphologyساخت کامپوزیت الیافی پلیسولفون/کیتوسان/پلیوینیل الکل بهروش الکتروریسی و بررسی مورفولوژی آن85923373810.22067/ma.v32i1.81364FAساناز رضائی سولگانیشناسایی و انتخاب مواد، دانشگاه شیراز.مریم رسولیشناسایی و انتخاب مواد، دانشگاه شیراز.زهرا شرافتبخش مهندسی مواد، دانشگاه شیراز.Journal Article20190616<em>In the present study, a polysulfone-chitosan-polyvinyl alcohol membrane was prepared through electrospinning. For this purpose, each of the polysulfone, polyvinyl alcohol and chitosan powders were dissolved in a suitable solvent. The polyvinyl alcohol and chitosan solutions were then mixed in different proportions. Subsequently, two separate syringes were used to simultaneously electrospin polysulfone and polyvinyl alcohol/chitosan solutions two . The morphology of the prepared membrane was evaluated using SEM micrographs. From the SEM images, it was clear that the chitosan-polyvinyl alcohol solution can only be electrospun at low chitosan content. Higher chitosan concentrations do not lead to proper fiber formation. The optimum sample with uniform fibers and adaptable chitosan content was obtained when the chitosan to polyvinyl alcohol ratio was fixed at 30:70. It was found that the feed rate has a significant impact on the morphology of the membrane. Moreover, it was concluded that for a uniform and beadless morphology of polysulfone fibers, a minimum concentration of the initial solution is required. According to the fibers morphology, the threshold concentration of polysulfone was 20 wt%., </em> <br /> <em>در تحقیق حاضر غشای پلیسولفون-کیتوسان-پلیوینیل</em><em> </em><em>الکل بهروش الکتروریسی تولید شده است. بدین منظور ابتدا گرانولهای پلیسولفون، پلیوینیل</em><em> </em><em>الکل و پودر کیتوسان بهصورت جداگانه در حلال مناسب حل، و محلولهای پلیوینیل</em><em> </em><em>الکل و کیتوسان با نسبهای مختلف باهم مخلوط شدند. سپس محلول پلیسولفون و محلول مخلوط پلیوینیل</em><em> </em><em>الکل و کیتوسان از طریق ۲سرنگ مجزا بهصورت همزمان الکتروریسی شدند. مورفولوژی غشا با آزمون </em><em>SEM</em><em> ارزیابی شد. نتایج بررسی تصاویر </em><em>SEM</em><em> نشان داد که امکان الکتروریسی محلول کیتوسان/ پلیوینیل الکل با هر نسبتی از کیتوسان وجود ندارد و فقط در مقادیر پایین کیتوسان امکانپذیر است. با مقایسه تصاویر </em><em>SEM</em><em> مشخص شد که نمونۀ الیاف کامپوزیتی با نسبت کیتوسان به پلیوینیل الک ل برابر با 70:30 دارای یکنواختی در مورفولوژی و درعینحال حاوی بیشترین میزان کیتوسان است. به علاوه نرخ تغذیۀ محلول نیز تأثیر بسزایی بر مورفولوژی محصول الکتروریسی این محلول دارد. همچنین تصاویر </em><em>SEM</em><em> نشان داد که مورفولوژی الیاف حاصل از الکتروریسی محلول پلیسولفون به غلظت اولیۀ این محلول وابسته است و در غلظتهای کمتر از 20درصد وزنی، مورفولوژی حاصل بهصورت ترکیبی از الیاف و مهره است. </em>https://jmme.um.ac.ir/article_33738_0733c3a06c65971a772524a4262fbb22.pdfدانشگاه فردوسی مشهدمهندسی متالورژی و مواد2008-746232120210219The effect of gas nitriding process on the corrosion behavior of TiO2 coating formed by plasma electrolytic oxidationتأثیر عملیات نیتراسیون گازی بر رفتار خوردگی پوشش TiO2 ایجادشده بهروش اکسیداسیون الکترولیتی پلاسمایی931103374310.22067/ma.v32i1.81474FAحسن بختیاری زمانیمرکز تحقیقات مواد پیشرفته، دانشکده مهندسی مواد، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجفآباد، ایران.احسان صائب نوریمرکز تحقیقات مواد پیشرفته، دانشکده مهندسی مواد، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.0000-0001-6742-1975سیدعلی حسن زاده تبریزیمرکز تحقیقات مواد پیشرفته، دانشکده مهندسی مواد، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجفآباد، ایران.فاطمه سلحشوریدانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آبادJournal Article20190622<em>This study aimed to investigate the corrosion behavior of TiO<sub>2</sub>-N duplex coating formed by Plasma Electrolytic Oxidation (PEO) and gas nitriding. A TiO<sub>2</sub> film formed on the titanium substrate by PEO in electrolyte containing sodium carbonate and sodium hydroxide in the first step. In the second coating process, the titanium substrate and the titanium oxide coated substrate was nitrided in a tube furnace at 1000 <sup>o</sup>C for 6 hours to compare the corrosion properties of the obtained coatings. X-ray diffraction, scanning electron microscopy of top-surface and cross-sectional structure of the layers, and potentiodynamic polarization along with electrochemical impedance spectroscopy was used to investigate the properties of the coatings. The XRD results showed that the titanium oxide coating consisted of a rutile phase, and the nitrified samples consisted of titanium nitride and TiO0.34N0.74 phases. The morphology of the coatings showed that the titanium oxide sample coating had micropores known as the pancake structure with a diameter of 4.1 microns on the surface. Also, the surface morphology of nitrided oxide-coated titanium indicates a slight change in the surface and a reduction in pore diameter of 2.8 microns due to the penetration of nitrogen in the titanium oxide coating. Finally, the results of impedance and polarization showed that the titanium oxide sample, due to its insulating and dense oxide structure, prevented the transfer of more corrosive ions to the metal surface, and its resistance was improved up to 10 times compared to other samples.</em><em>هدف این پژوهش بررسی رفتار خوردگی پوشش دوپلکس </em><em>TiO<sub>2</sub>-N</em><em> ایجادشده بهروش اکسیداسیون پلاسمای الکترولیتی و نیتراسیون گازیاست. در مرحله اول، عملیات پوششدهی بهروش اکسیداسیون الکترولیتی پلاسمایی در الکترولیت حاوی ترکیبات سدیم کربنات و سدیم هیدروکسید برای تشکیل </em><em>TiO<sub>2</sub></em><em> انجام شد. در فرایند دوم پوششدهی، فلز تیتانیم همراه با پوشش اکسید تیتانیم درون کورۀ تیوبی با دمای </em> <em> 1000 بهمدت 6ساعت نیتروره شدند تا خواص خوردگی پوششهای بهدستآمده باهم مقایسه شود. از آزمونهای تفرق اشعهایکس برای فازیابی، میکروسکوپ الکترونی روبشی برای ارزیابی مورفولوژی و ساختار سطح و مقطع پوششها و پلاریزاسیون پتانسیودینامیک همراه با طیفسنجی امپدانس الکتروشیمیایی نیز برای بررسی رفتار خوردگی استفاده شد. نتایج آزمون پراش اشعهایکس نشان داد که پوشش اکسید تیتانیم از فاز روتیل و نمونههای نیترورهشده از فازهای نیترید تیتانیم و </em><em>TiO<sub>0.34</sub>N<sub>0.74</sub></em><em>تشکیل شدهاند. مورفولوژی پوششها نشان داد که پوشش نمونۀ اکسید تیتانیم دارای میکرو حفراتی مشهور به ساختار پنکیکی با قطر 1/4 میکرون بر روی سطح است. همچنین مورفولوژی سطحی پوشش اکسید تیتانیم نیترورهشده حاکی از تغییر جزئی در سطح و کاهش قطر حفرات به اندازۀ 8/2 میکرون است که دلیل آن نفوذ نیتروژن در پوشش اکسید تیتانیم است. در پایان نیز نتایج امپدانس و پلاریزاسیون مشخص کرد که نمونه اکسید تیتانیم بهدلیل ساختار عایق و متراکم اکسیدی مانع از انتقال بیشتر یون خورنده به سطح فلز شده و مقاومت آن نسبت به دیگر نمونهها تا 10برابر بهبود یافته است.</em>https://jmme.um.ac.ir/article_33743_455644e3b8058895f7a30af90aac80e7.pdfدانشگاه فردوسی مشهدمهندسی متالورژی و مواد2008-746232120210219Investigation of the Effect of Chemical and Mechanical Parameters on the Electroplated Zinc Coating on Steel Substrate of st12بررسی اثر عوامل شیمیایی و مکانیکی بر پوشش روی (Zn) آبکاریشده بر زیرلایۀ فولادی 12st1111243375510.22067/ma.v32i1.86901FAسمیرا علائیشناسایی، گروه مهندسی مواد، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه شهرکرد.بهروز شایق بروجنیگروه مهندسی مواد، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه شهرکرد.احسان اکبری خراجیخوردگی و حفاظت از مواد، دانشکده مهندسی مواد، دانشگاه شهرکرد.Journal Article20200515<em>This study aimed to investigate the corrosion behavior of zinc nano-crystalline coating on st12 steel substrate by surface mechanical attrition treatment (SMAT) and electroplating process into chloride bath with and without of gelatin. To study the behavior of coatings, they were characterized by using X-ray diffraction, field emission scanning electron microscopy, EDS, potentiodynamic polarization and EIS tests in 3.5 wt. % NaCl solution. The results showed that SMAT process reduced the size of the crystallites and the presence of gelatin caused the induced orientation of Zn deposition so that the grain size in the presence of gelatin and SMAT reached from 55 to 29 nm and the rate of its corrosion reached from 80.8 to 20.1 µA.cm<sup>-2</sup>.</em><em>هدف این پژوهش بررسی رفتار خوردگی پوشش نانوکریستالی روی </em><em>(</em><em>Zn</em><em>)</em><em> ایجادشده بر زیرلایۀ فولادی</em><em>st12</em><em> بهروش عملیات مکانیکی سطحی تدریجی (</em><em>SMAT</em><em>) و آبکاری الکتریکی از طریق حمام کلریدی در حضور و عدم حضور ژلاتین بوده است. برای مشخصهیابی ساختار و رفتار پوششها از آزمونهای تفرق اشعۀ ایکس، میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی، طیفسنجی توزیع انرژی اشعۀ ایکس</em><em>(</em><em>EDS</em><em>)، آزمونهای پلاریزاسیون تافل و طیفسنجی امپدانس الکتروشیمیایی در محلول 5/3درصد سدیمکلرید و آزمون میکروسختی استفاده شد. نتایج نشان داد عملیات</em><em>SMAT</em><em> باعث کاهش اندازۀ بلورکها شده و از طرفی حضور ژلاتین سبب ایجاد جهتگیری ترجیحی در رسوب </em><em>Zn</em><em> شده است، بهطوریکه اندازۀ دانه برای نمونۀ ساده نسبت به نمونۀ در حضور ژلاتین و عملیات </em><em>SMAT</em><em>، از 55 به 29نانومتر و جریان خوردگی آن بهترتیب از 8/80 به 1/20میکروآمپر بر سانتیمتر مربع رسیده است.</em>https://jmme.um.ac.ir/article_33755_91260899c5373d778fd6afbc35a69af6.pdfدانشگاه فردوسی مشهدمهندسی متالورژی و مواد2008-746232120210219The Effect of Different Amounts of ZnO on Structural Properties of Aluminosilicate Glassesتأثیر مقادیر متفاوت ZnO بر تغییرات ریزساختاری در شیشههای آلومینوسیلیکاتی1251363926210.22067/jmme.2020.39262FAزهرا کهربائیگروه مهندسی متالورژی و مواد، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد.سجاد ازغندی رادگروه مهندسی متالورژی و مواد، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد.جواد نعیمآبادیگروه مهندسی متالورژی و مواد، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد.مسعود توکلیان اکبریگروه مهندسی متالورژی و مواد، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد.سحر ملازادهگروه مهندسی متالورژی و مواد، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد.محمد مزینانیگروه مهندسی متالورژی و مواد، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد،Journal Article20170909<em>The effect of different amounts of ZnO on structural properties of SiO<sub>2</sub>-Al<sub>2</sub>O<sub>3</sub>-p < sub>2O<sub>5</sub>-CaF<sub>2</sub>-CaO-K<sub>2</sub>O-Na<sub>2</sub>O-</em><em>xZnO</em><em>glasses </em><em>was studied. The effect of ZnO addition on glass transition and crystallization temperatures were studied by DTA. FTIR and RAMAN were used to study the characteristic bands of prepared glasses. All samples were heat treated at two </em><em>different temperatures of 750 and 1100°C. XRD analysis showed that anorthite and calciumphosphate were the main crystalline</em><em> phases. Based on DTA and XRD results, samples with higher amounts of ZnO were crystallized at higher temperatures. No significant band changes were detected as a result of ZnO</em><em>addition as spectroscopic results showed. Vickers microhardness numbers showed that ZnO addition up to 2gr lead to a significant (p < 0.05) improvement in microhardness values.</em><em>در تحقیق حاضر تأثیر مقادیر متفاوت</em><em>ZnO</em><em> بر خواص فیزیکی و رفتار تبلور شیشههای سیستم </em><em>SiO<sub>2</sub>-Al<sub>2</sub>O<sub>3</sub>-p <sub>2</sub>O<sub>5</sub>-CaF<sub>2</sub>-CaO-K<sub>2</sub>O</em><em>-</em><em>Na<sub>2</sub>O-xZnO</em><em>بررسی شده است و تأثیر اکسید روی بر دماهای شیشهایشدن و تبلور با استفاده از </em><em>DTA</em><em>مطالعه شد. نوع و شدت پیوندها با استفاده از </em><em>FTIR</em><em> و </em><em>RAMAN</em><em>، نوع فازهای متبلورشده بهکمک </em><em>XRD</em><em> و درنهایت ریزسختی شیشهها با آزمون ویکرز مطالعه شد. برای مطالعۀ تأثیر عملیات حرارتی بر دما و نوع فازهای متبلورشده، نمونههای تهیهشده بهصورت جداگانه در ۲دمای </em><em>°C</em><em> 750 و </em><em>°C</em><em> 1100 بهمدت 3ساعت عملیات حرارتی شدند. نتایج </em><em>DTA</em><em> نشان داد افزایش مقدار اکسید روی تا 3درصد وزنی، منجر به افزایش نسبی دمای تبلور میشود. نتایج </em><em>FTIR</em><em> حاکی از آن بود که اکسید روی تأثیر چشمگیری بر نوع پیوندها در نمونههای شیشهایی نداشته است. پس از نرمالهکردن نتایج میکروسختی ویکرز و ارزیابی این نتایج بهکمک </em><em>ANOVA</em><em>، مشخص شد در مقایسه با نمونۀ بدون افزودنی، نمونههای حاوی 1 و 2گرم اکسید روی از سختی بالاتری برخوردارند.</em>https://jmme.um.ac.ir/article_39262_e427956e0f06b30169504a541ba616d0.pdfدانشگاه فردوسی مشهدمهندسی متالورژی و مواد2008-746232120210219Dissimilar Joining of Metal/Polymer Using Friction Stir Spot Welding Methodاتصال غیرمشابه فلز/پلیمر با روش جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی نقطهای1371443926310.22067/jmme.2020.39263FAمهرداد محمودیگروه مهندسی مواد و متالورژی، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد.بهروز بیدختیگروه مهندسی مواد و متالورژی، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد.سمانه صاحبیان سقیگروه مهندسی مواد و متالورژی، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد.Journal Article20180120<em>In the joining of aluminum and polyethylene sheets with friction stir spot welding method, various factors affect the strength of joints. In this study, the effect of surface conditions and the dwell time of tool have been investigated. The results indicated the increased shear tension load with the prolonged dwell time due to the higher frictional heating, more molten polyethylene formation and an increased adhesion area. The use of mandrill that created more scratches with smaller dimensions was more effective to increase the strength. The highest shear tension load of joints was 785 N. Macroscopic and microscopic studies revealed that the mechanical interlocking and adhesion of molten polyethylene on the aluminum surface were the main joining mechanisms.</em> <br /><strong> </strong><em>در اتصال ورقهای آلومینیم </em><em>و</em><em> پلیاتیلن با روش جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی نقطهای، عوامل مختلفی بر استحکام اتصالات تأثیرگذار است که در این پژوهش، اثر شرایط سطحی و زمان ماندگاری ابزار بررسی شد. نتایج نشاندهنده افزایش نیروی شکست کشش برشی با طولانیشدن زمان ماندگاری ابزار بود که این امر ناشی از </em><em>گرمای اصطکاکی بیشتر، حجم بیشتر مذاب پلیاتیلن و درنتیجه افزایش سطح چسبندگی آلومینیم با مذاب پلیمر است. </em><em>استفاده از سنبهای که خراشهای بیشتر با اندازههای کوچکتر بهصورت نقطهای ایجاد کرد، استحکام را به میزان بیشتری افزایش داد، بهگونهای که بیشترین </em><em>نیروی برشی اتصالات </em><em>در حدود </em><em>N</em><em>785 بهدست آمد. همچنین با استفاده از مطالعات ماکروسکوپی و میکروسکوپی، مشخص شد که مکانیزمهای اصلی اتصالدهی ایجاد قفل مکانیکی بین ورقها با ابزار و سنبهها و نیز چسبندگی مذاب پلیاتیلن به سطح آلومینیم است</em>.https://jmme.um.ac.ir/article_39263_a7609c17e05230750737aab1d631e79e.pdf